اميررضا اظهریاميررضا اظهری، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

امیررضا اظهری

داستان دل دردیم ...

1391/8/21 15:19
534 بازدید
اشتراک گذاری

یه روزی از این روزا من بودم و مامان و یکی از 10 تا پسر خاله ها ( وای چقدر پسر خاله دارم من) ... :-)

اون روزی بابایی از سر کار اومد و دید من دارم هی گریه میکنم، مامانی هم داشت غذا درست میکرد این پسر خاله هم هی من و بالا پایین مینداخت... (فکر کنم تازه رفته بود باشگاه بدن سازی D-: )

مامانی اینا از بس که پسر خاله هوامو داشت بهش یه اسم دیگه میگفتن، اسمش محمد رضا بود ولی نمیدونم چرا هی بهش میگفتن خدمات .... D-:

خلاصه اون روزی مامانی و بابایی و پسرخاله بالاخره فهمیدن که گریه های من بخاطره دل دردم بود و این شد که بابایی من و گذاشت رو مبل و 1 ساعتی من خوابیدم ....  :-)

 


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

محمدرضا
29 مهر 91 11:32
الهی من فدات شم