اميررضا اظهریاميررضا اظهری، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

امیررضا اظهری

امیررضا در سفید رود

1392/4/13 17:20
795 بازدید
اشتراک گذاری

روز یکشنیه مورخه 1392/4/9 ساعت 9 شب بلیط برای رشت داشتیم قرار بودبریم رودبار چون عموی بابایی از مکه برمیگشتند و دعوت بودیم.پسرم اولین مسافرتمون با اتوبوس بود چون همیشه با ماشین خودمون می رفتیم به دلیل اینکه بابایی کارشو عوض کرده بود ماشینو فروختیم و فکر میکردیم راحته با اتوبوس میریم ولی نمیدونستیم شما چقدر مارو اذیت میکنین. بالاخره صبح رسیدیم و قرار بود مسافرای مکه که عمو ؛ زن عمو ؛ دختر عمو ؛ شوهر دختر عمو بود ساعت 9 صبح برسن که زنگ زدند که ساعت 2 میان و شما هم از موقعی که رسیدیم فقط گریه میکردی غذا هم نمی خوردی فقط میومدی سراغ من و اذیت میکردی دیگه کاری کرده بودی که صدای بابایی هم در اومده بود که چرا همش گریه میکنی.خلاصه خیلی خوش گذشت اما شما نمی ذاشتی ازت عکس بگیریم این چندتا عکسم بزور گرفتیم.خیلی جای باصفایی بود و خیلی هم مهمون نواز بودند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

اموزش هنر دستی (عسل)
1 مرداد 92 11:32
سلام سلام من اومدم

مرسی که به وبلاگم سر زدی

چه خوب که حوصله نظر دادنو هم داری

میشه برای وبم یه بازدید کننده همیشگی بشی ؟ یعنی همیشه بیای و نظر بدی ؟ منم میامااااا به وبم نینی نازتون

یه سبد گلو تقدیم شما میکنم البته میدونم شما خودت گلی (گل باشی و عمر گل نباشی ) خب زیاد وقتتونو نمیگیرم ممنون بابت لینک منم حتما لینکتون میکنم

یه سبد گل :




چشم عزیزم من هر روز میام و سر میزنم خوشحال هم میشم که ازسایتت استفاده میکنم






زهرا
1 مرداد 92 22:46
چه خوش عکسی تو ماشاالله پسرخاله ی نازنازی ایشالله سری بعد بازم می رین ممنون دخترخاله زهرا جونم
مامان امیررضا
1 مرداد 92 22:50
چه جای خوش منظره ای ..... امیداوارم بهتون خوش گذشته باشه اره جای خوبی بود اما امیررضا یکم اذیت کرد.